- تلفن : 88240617
- ایمیل : nilofar.rajabi1234@yahoo.com
اریخچه دف
کلمه دف در اصل عبری است و به معنی کوبیدن می باشد. هرگاه سیر فرهنگی – اجتماعی دف را به عنوان یکی از ابتدائیترین سازهای کوبه ای بنگریم به این نتیجه می رسیم که این ساز با صدای گیرایش هیچگاه متعلق به فرهنگ یا مکان خاصی نبوده، چرا که ردپای پیدایش و ساخت اولیه آن را به هیچ قوم یا ملیتی نمی توان نسبت داد.ساختن، نواختن و استفاده از این ساز همواره در فرهنگهای مختلف متداول بوده و در هر قوم با توجه به آداب و رسوم و سنتهای حاکم، کاربرد ویژه ای داشته است. در برخی قبایل از دف به عنوان ساز اصلی در مجالس سور و شادی استفاده می شده است، حال آنکه در قومی دیگر استفاده از این ساز مخصوص مراسم جنگ و کارزار بوده و برخی دیگر آن را برای اجرای مراسم آئینی مذهبی مورد استفاده قرار میدادهاند. در برخی قبایل رسم بر این بوده که برای دف قربانی کنند و یا در هنگام نواختن دف با قربانی کردن گوسفند نسبت به دف و نوازنده آن ادای احترام نمایند. از نشانه های حضور دف در میان مردم نقشهای حجاری شده دسته ای از نوازندگان در خرابه های باستانی آسوره می باشد که در میان آنان سازهای گوناگون از جمله ساز دف به چشم می خورد که از نظر ساختمان تفاوت چندانی با دف امروز نداشته است. از دیگر آثار، نقش برجسته کاهنان معبدی است که همراه چند نفر دف نواز و چنگ نواز در حال هدیه کردن قربانی خود می باشند. بر طبق روایاتی که از روزگاران کهن در ادبیات ایران باستان آمده است مراسم جشن نوروز و تحویل سال پارسیان در دوران شاهنشاهی هخامشیان و بعدها ساسانیان توسط نوای دف همراهی می شده است.در نقشهای حکاکی شده در خرابه های نینوا پایتخت کشور باستانی آشور در بین نوازندگان ، نوازنده ای در حال نواختن نوعی ساز کوبه ای دایره شکل که تناسب بسیار زیادی به ساز دف امروزی دارد ، می باشد. پس از ظهور اسلام در شبه جزیزه عربستان و با توسعه این قلمرو، اعراب نواختن دف را از ایرانیانی که به عنوان اسیر جنگی در میان آنان بودند آموختند. پس از تحریم موسیقی توسط چندی از دینداران که موسیقی را تنها در بعد نفسانی آن دیده و از بعد روحانی آن بی خبر مانده بودند، عرفا دریافتند که برای تزکیه و پالایش روح در کنار دستورات شرع، استفاده از عناصری نظیر عشق، موسیقی، شعر و سماع می تواند از مؤثرترین شیوه ها برای وارهیدن از عالم جسمانی و عروج به عالم روحانی باشد و انسان را به تجربه لحظات بی خویشی و تهی بودن از منیّت و خودی برساند.بدین جهت توسعه و اعتلای بعد معنوی و عارفانه موسیقی مد نظر صوفیان واقع گشته و بدان پرداختند :
ندانی که شوریـده حالان مسـت چـرا برفشـانند در رقص دست
گشــاید دری بــر دل از واردات فشـاند ســرو دست بر کائنـات
حـلالش بود رقص بر یاد دوست که هر آستینش جانی در اوست
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه
می خواهید دیدگاه خود را ارسال کنید؟ وارد حساب کاربری خود شوید
اولین دیدگاه را شما برای این آگهی ثبت کنید